به گزارش مشرق، فیلم «گشت 2» به کارگردانی سعید سهیلی، ادامهی فیلم «گشت ارشاد» است که در انتهای سال 90 در مدت کوتاهی اکران و پس از آن با اعتراض مردم از پردهی نمایش پایین کشیده شد. پس از این اتفاق، عوامل فیلم تصمیم به حاشیهسازی و مظلومنمایی گرفتند و تا سالها راه را برای ساخت آثاری رکیک و مبتذل توسط خود یا سایر گروههای فیلمسازی هموار نمودند. این روند با تغییر دولت و به روی کار آمدن دولت یازدهم تشدید شد و فضای لیبرال بهطور حداکثری در مدیریت فرهنگی کشور حاکم گردید. فضای باز مدیریت فرهنگی و ولنگاری صورتگرفته، عوامل فیلم «گشت ارشاد» را برآن داشت تا تجربهی ناموفق خود را، که به فروش مورد نظر در گیشه نرسیده بود، بار دیگر تکرار کنند؛ چراکه تلقی آنان این بود که در صورت عدم توقیف فیلم اول خود، این فیلم مسیر موفقیت را میپیماید. نکتهی جالب توجه اینکه کارگردان فیلم «گشت ارشاد» در زمان ساخت فیلم اول خود، هیچ تصمیمی برای ساخت دومین شماره نداشته است، زیرا پایان داستان را با مرگ یکی از سه کاراکتر اصلی رقم میزند.
سهیلی حال برای ادامهی داستان مجبور به تغییر غیرمنطقی پایان روایت قبلی خود، بدون توجه به حافظهی مخاطب میشود. زنده شدن یکی از کاراکترهای اصلی، چیزی جز توهین به شعور و حافظهی مخاطب نیست. ذوق و اشتیاق فیلمسازان آنقدر زیاد است که نداشتن ایدهی منطقی برای ادامه داستان نیز مانع فیلم ساختن آنان نمیشود و کارگردان دست به دامان تخیل خود شده و روایتگر یک داستان تخیلی میگردد که البته تخیلی بودن داستان با فضای اجتماعی و ادعای واقعیتگرایی کارگردان در تناقض است. این سوژهی تخیلی پیشگو شدن یکی از سه کاراکتر اصلی است که پیشگوییها و غیبگوییهای وی صحیح است و این، زمینهی رمالی و کسب درآمد هنگفت برای کاراکترهای اصلی داستان میگردد.
روش طنزپردازی در این فیلم چیست؟
فیلمهای طنز تقسیمبندیهای مختلفی دارند و هرکدام روشی را برای خنداندن مخاطب در پیش میگیرند. برخی از آنها طنزهایی با استفاده از دیالوگهای نجیبانه هستند که منافاتی با فرهنگ ایرانی و اسلامی ندارند و برخی دیگر موقعیتهای طنز جدیدی را ایجاد میکنند. در این بین، گروه سومی از طنزپردازان هستند که بهدلیل ناتوانی فیلمساز در ارائهی موقعیتهای مبتکرانه یا تنظیم دیالوگها و بازیسازی قوی، ناچار به استفاده از الفاظ رکیک و اشارههای جنسی در فیلم خود میشوند. امروزه این رویکرد در بسیاری از فیلمهای طنز مانند «گشت ارشاد 1 و 2» دنبال میشود و کارگردان بهجای خلق اثری ماندگار و تلاش برای ساخت فیلمی قوی، با گنجاندن چند عبارت یا اشارهی جنسی و از طرفی تحقیر عدهای از مردم، مخاطب را به سالن سینما میکشاند. آنچه بیش از ساخت یک یا چند فیلم با روش طنزپردازی مذکور برای جامعه مضر است، تغییر ذائقهی مخاطبان سینماست که پس از چند فیلم، حساسیت خود را نسبتبه گنجاندن چنین عباراتی در فیلم از دست میدهند و هربار تقاضای نمایش تعداد بیشتری عبارات و اشارات جنسی و همچنین حجم بیشتری از تمسخر و توهین در فیلمها به وجود میآید.
اشاره به الفاظ زشت و زننده، خارج از شأن این نوشتار است، اما اشاره به تمسخر و توهینهای صورتگرفته در این فیلم، خالی از اشکال نیست که در اینجا تنها به دو سکانس از فیلم اشاره میکنیم.
در بخشهای ابتدایی فیلم، کاراکترهای داستان تصمیم به مداحی در مراسم سوگواری میگیرند و با خواندن شعرهای خوانندگان غربی سعی در برانگیزاندن احساسات میهمانان دارند. شرکتکنندگان این مراسم نیز که نمونهای از مردم جامعه هستند، بدون توجه به محتوا و مضمون اشعار خواندهشده، در حال شیون و زاری هستند. کارگردان با ساخت این سکانس، همزمان سعی در نمایش حیلهگر و سوءاستفادهگر بودن مداحان و حماقت و قابلیت سوءاستفادهپذیری مردم دارد و هر دو گروه را مورد توهین قرار داده است.
در قسمتی دیگر، هنگامی که کاراکترهای اصلی داستان در یک کافیشاپ مشغول صحبت هستند، نیروی انتظامی به کافیشاپ مراجعه و بدون هیچ دلیلی تمامی دختران و پسران را بازداشت میکند، ولی بهدلیل ظاهر بسیجی این سه نفر، نیروی انتظامی مشکلی با آنها ندارد و با گفتن دروغ توسط این سه نفر، فرماندهی گشت انتظامی به آنها اعتماد میکند. در این سکانس نیز همزمان دو گروه توسط کارگردان مورد اهانت واقع میگردند. یکی قشر مذهبی که بهدنبال استفادهی حداکثری از موقعیت خود هستند و دیگری نیروهای انتظامی و امنیتی که در عین داشتن حماقت، بین شهروندان تبعیضآمیز رفتار میکنند.
فضای ترسیمشده از جامعه در این فیلم چگونه است؟
این فیلم اجتماعی از طرفی بهدنبال نمایش ناهنجاریهای اخلاقی و نابرابریهای اقتصادی است که برخوردهای هیچکدام از نهادهای نظارتی و انتظامی را برنمیتابد و فلسفهی شکلگیری خود را تخریب این اقدامات، نظیر گشت نظارتی ارشاد میداند. در این حال است که کارگردان خود را طلبکار و دلسوز فرهنگ و اقتصاد کشور معرفی میکند. هرچند که در جامعهی فعلی بهدلیل عدم همکاری دولت با بخشهای نظارتی، چیزی از گشت ارشاد باقی نمانده است و تأثیر نبود چنین نهادی در جامعه هر روز بیش از دیروز احساس میشود، بازهم کارگردان سعی در ضربه زدن به این نهاد فقید میکند و بهدنبال تسویهحساب با آن است. او سعی در اثبات این دارد که دوران گشت ارشاد تمام نشده است.
فضای اقتصادی جامعه در این فیلم، پر از نابرابری و رانتخواری و اختلاف طبقاتی است و راهحل کارگردان تنها اقدامات فراقانونی و رابینهودی است. گذشته از اینکه این روش خود باعث فساد بیشتر در جامعه خواهد شد، بازگشت به قانون و ارتقای قانون بههیچوجه تا انتهای فیلم مورد توجه کارگردان قرار نمیگیرد.
سخن آخر
اگرچه فیلم «گشت ارشاد 1» در سال اکران خود، فیلمی گستاخانه و قبحشکنانه بوده است، اما بهدلیل فضای مبتذل و رکیک فیلمهای طنز در سالهای اخیر، فیلم «گشت 2» جایگاه خاصی بین این دسته از فیلمهای مبتذل پیدا نمیکند و در عمل فیلم مهمی به حساب نمیآید. در ضمن اگر الفاظ و اشارات جنسی از فیلم حذف گردد، این فیلم برخلاف نسخهی قبلی خود هیچ خندهای بر لب بیننده نخواهد آورد و فیلم عاری از هرگونه طنز خواهد بود.
منبع:برهان